شهر ادب

سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که حافظ تمام دیوان هاست

شهر ادب

سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که حافظ تمام دیوان هاست

در این وبلاگ متون ادبی ، آثار ، گاه نامه و ... دانش آموزان پایه هشتم مدرسه ی فرزانگان ناحیه یک بندرعباس قرار داده خواهد شد. امیدواریم حداکثر بهره را ببرید.
دبیر ادبیات : سرکار خانم شعبانی
مدیر وب : مهلا شریفی

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

پیوندهای روزانه

mahla sharifi
۰۲ آذر ۹۳ ، ۲۲:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
mahla sharifi
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۹:۲۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
mahla sharifi
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۹:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
mahla sharifi
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۹:۰۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر




از زندگانی نظامی اطلاعات دقیق در دست نیست و در بارهٔ سال تولد و وفات او نقل‌های تذکره‌نویسان مختلف است. آنچه مسلم در شهر گنجه می‌زیست و در همین شهر وفات یافت.
ولی در مورداصالت این شاعر نامی مطلبی که به آن کمتر اشاره شده است، این است که او ایرانی واصالتاً اهل شهر تفرش، روستای طاد (تا) می‌باشد. چنان که خود ایشان نیز به این مورد اشاره نموده‌اند. یکی از دلایل تفرشی بودن نظامی این دو بیت از اقبالنامه ص (۲۹):
چو دُر گرچه در بحر گنجه گمم ولی از قهستان شهر قمم
به تفرش دهی هست «تا»(طا) نام او نظامی از آنجا شده نام‌جو
در برخی از نسخه‌های اسکندرنامه، این دو بیت نیز آمده‌اس

دانلود در ادامه مطلب...

mahla sharifi
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۴:۴۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

ابوسعید ابولخیر


ابوسعید در تصوف و عرفان ایرانى، همان مقام را دارد که حافظ در قلمرو شعر فارسی، هر دو تن دو نقطه کمال و گلچین کننده مجموعه زیبائى‌ها و ارزش‌ها قبل از خویش هستند. حافظ در پایان دوره درخشان تجربه‌هاى شعری، بدین کار پرداخته ابوسعید نیز به نوعى دیگر در پایان دوره درخشان تصوف. آنچه در قرون بعد به‌عنوان عرفان نظرى شهرت یافته، چیزى است وراى منظور ما. آنچه از سنت‌هاى شعر فارسى و اندیشه‌ها و تصویر‌ها و تجارب ارجمند هنرى و فرهنگ شعرى تا عصر حافظ وجود داشته در دیوان حافظ، به شیواترین اسلوبى گلچین شده است و در حقیقت دیوان حافظ نمایشگاهى است که در آن شش قرن تجربه هنرى و عرفانى در برابر ذوق و ادراک ما قرار مى‌گیرد، در مورد بوسعید نیز این قضیه مصداق دارد: آنچه در طول چهار قرن نخستین تصوف و عرفان ایرانى ــ که دوران زرین این پدیده روحانى فرهنگى است، یعنى دوران زهد و عشق و ملامت ــ وجود داشته در گفتار و رفاه بوسعید خلاصه و گلچین شده است.
بى‌آنکه بخواهیم چهره اسطوره‌اى حلاج را از یاد ببریم و بى‌آنکه بخواهیم رفتار و گفتار شگفت‌آور بایزید بسطامى را نادیده بگیریم، باید گفت ابوسعید ابوالخیر، در میان چهره‌هاى تاریخ تصوف ایران و اسلام یک نمونه استثنائى است. اینکه از همان روزگار حیاتش مورد هجوم متعصبان مذهبى بوده و آوازه لاابالیگر: هاى او، در همان عصر حیاتش تا اسپانیاى اسلامى یعنى اندلس رفته بوده است این حَزم اندلسى در زمان حیات او در باب او مى‌گوید ”و هم شنیده‌ایم که بروزگر ما در نیشابور مردى است از صوفیان با کُنیهٔ ابوسعید ابوالخیر که... گاه جامه پشمینه درمى‌پوشد و زمانى لباس حریر که بر مردان حرام است، گاه در روز هزار رکعت نماز مى‌گزارد و زمانى نه نماز واجب مى‌گزارد و نه نماز مستحبى و این کفر محض است، پناه بر خدا از این گمراهی! (الفصل فى‌الملل و الاهواء و النحل، ابومحمد على بن حزم اندلسى ”متوفى ۴۵۶“ چاپ مصر ۱۳۲۱ قمرى ۴/۱۸۸) با این‌همه، هیچ قدّیسِ دیگرى را نمى‌شناسیم که مردمان تا این پایه شیفته او باشند که مزارهائى به‌نام او از آذربایجان، در باکو، گرفته تا خراسان امروز و تا آنجا که امروز ترکمنستان شوروى خوانده مى‌شود، ساخته باشند. پرتو معنویت او تا بدان حد باشد که در طول قرون و اعصار، رباعى‌هاى منسوب به او را، به‌عنوان دعا و حِرزْ، براى رفع بیمارى و شفا، بر بیماران بخوانند و بدمند و چهره او به‌عنوان رمز اشراق و اِشرافِ بر عالم غیب، به ‌گونهٔ نشانه و رمزى درآمده باشد آنگونه که بوعلى رمز دانش و علوم رسمى است.
در مجموعهٔ رفتار و گفتار بوسعید ــ آن‌سوى بافته‌هاى مریدان ساده‌لوح به دشوارى مى‌توان چیزى یافت که در عصر ما، و یا حتى در روزگارى که ارزش‌هاى روحى یکسره دگرگون شده باشد، باز هم، براى انسان آرامش روان و روشنى ضمیر و تسلاى خاطر نداشته باشد. و چه میراثى براى انسانیت ارجمندتر از این؟ در سراسر آموزش‌هاى عرفانى او، یک نقطه سیاه و بدبینانه و آزاردهنده نمى‌توان یافت: همه جا درس انسان‌دوستى و خوش‌بینى و شادى و امید و تعصّب‌ستیزى موج مى‌زند و شما هر قدر نسبت به میراث تصوّف بدبین و بى‌اعتقاد باشید باز هم از رفتار و گفتار او، نکته‌ها مى‌آموزید که در زندگى بدان نیازمند هستید.
ابوسعید در میهنه، روز یکشنبه اول ماه محرم سال سیصد و پنجاه و هفت متولد شد و پس از هزار ماه، یعنى پس از هشتاد و سه سال و چهار ماه، روز پنجشنبه چهارم ماه شعبان سال چهارصد و چهل، در همان میهنه درگذشت و روز آدینه او را به خاک سپردند در محلى که به‌عنوان مشهد مقدس شیخ، در اسرارالتوحید از آن سخن گفته ‌شده است.
چهره و شمایل ابوسعید:
از خلال دو توصیف که در اسرارالتوحید آمده است مى‌توان دانست که بوسعید مردى بوده است بالابلند و سرخ و سفید با چشم‌هاى درشت و محاسنى بلند اندامى نسبتاً فربه که گردنش در زه پیراهن نمى‌گنجیده (اسرارالتوحید صفحه ۶۶، ۲۶۴، ۳۸۴) و اگر توصیفى که پوشاک او شده است متأثر از لباس پوشیدن صوفیه در عصر عوفی، مؤلف اسرارالتوحید نباشد باید بپذیریم که وصف مرد صوفى در بیابان وصف او است: ”مرقّعى صوفیانه پوشیده عصائى و ابریقى در دست گرفته و سجاده‌اى بر دوش افکند و کلاهى صوفیانه بر نهاده و چمچمى در پاى کرده و نورى از روى او مى‌تافت (اسرارالتوحید صفحه ۶۶)“.

دانلود در ادمه مطلب...


mahla sharifi
۰۱ آذر ۹۳ ، ۱۴:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

دانلود در ادامه مطلب...

mahla sharifi
۰۱ آذر ۹۳ ، ۱۴:۳۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

ادبیات

دیوان حافظ مجموعه اشعار حافظ را در بر می‌گیرد. اکنون، بیش از دویست سال از اوّلین چاپ رسمی این دیوان گذشته‌است، که در فاصله ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۶ ه. ق. در کلکته صورت گرفت.


دانلود در ادامه مطلب ...


mahla sharifi
۳۰ آبان ۹۳ ، ۲۰:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر


چپ نویس 


قسمتی از داستان"جای خالی سلوچ"
ما حالا، ستیز نابرابر لوک مست باید براه بیاید. این بودکه بی پروا، چوبد ست عباس برشقیقه و پیشانی لوک مست می بارید. باران تگرگ بر سنگ سیاه. سرانجام سنگ به صدا درآمد: لوک سیاه کلف از خرخرة ارونه واگرفت، به خشم نعره کشیدودر عباس خیره ش.رونة پیر خود راروی زانو ها به کنار کشاندوگردن روی خاک خواباند. حالا عباس می باید لوک مست را از دور ارونه بتازاند. اما نگاه دیوانه وار لوک کف بر لب داشت و چشمانش را، دو میخ ، در چشم هاش عباس فرو کوبانده بود. 


دانلود در ادامه مطلب ...


mahla sharifi
۳۰ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر



دانلود در ادامه مطلب...



mahla sharifi
۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۹:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر